رضوان جون حلالت نمی کنم
وبلاگ نویسی بدون تو برام خیلی سخته
اگه تنهام بذاری و بری اصلا نمی بخشمت
تو بهترین دوست و عزیزترین خواهر منی
از دستم ناراحت نباش تو رو خدا
هر چند که می دونم وبلاگمو نمی خونی
امروز رفتم برای تصدیق گفت چشمم ضعیف شده دوباره و دوباره باید عینک بزنم می گم دوباره چون قبلا یک دوره عینکی بودم
خلاصه بگذریم حالم گرفته شد
یکجورایی سلام عینک البته هنوز نرفتم دکتر برای گرفتنش