دقیقا 24 دی ماه بود
روز موعود
روزی که 9 ماه و 9 روز منتظرش بودم
قرار بود خاله بشم
اون روز امتحان داشتم
نفهمیدم چطوری امتحان دادم و اصلا بگذریم که هیچم خوب نشد
فدای سر فرشته کوچولو
روزی بود که پسر عمه ی عزیزم پدر می شد
من هم عمه بودم هم خاله
خدا اون روز یکی از فرشته هاشو به خانواده ما به صورت امانت سپرد
عزیزدلمون سفید و بور است با چشم های روشن اگر دختر بود اسمش رو می ذاشتیم سفید برفی
پسری رو "مارتیا" نام گذاری کردند
امیدوارم نیکنام باشه و خوشبخت و سفید بخت
هر چند که سفید بخت رو بیشتر برای دخترای دم بخت استفاده می کنند
ولی خب شما به بزرگی خودتون ببخشید
امیدوارم سالم باشه و سلامت
از شوق و اشتیاقم هر چی برای به دنیا اومدنش بگم کم است
خیلی خیلی دوستش دارم من مدت ها منتظر اومدنش بودم
آمد و دنیای من شد
پسر خوشگلم مارتیای نازنین عشق روی زمین تو بی نظیر ترین عشق روی زمینی و واقعی ترینش
امروز 19 روزه شده پسرم انشاالله 120 ساله بشه زیر سایه مامان و باباش
انشاالله برای داداشم
چه داستان قشنگی
ممنون
و اما چرا بی نشان؟
قشنگ و خوندنی بود